نمایش نتایج: از 1 به 18 از 18

موضوع: دیوونه شدم؟؟؟

2526
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42325
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    15
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    دیوونه شدم؟؟؟

    سلام .فکر کنم دارم دیوونه میشم .;(
    پشت کنکوری هستم .از وقتی که تصمیم گرفتم دوباره واسه هدفم بجنگم همه چیزو خواستم بذارم کنار....یعنی اونقد هدفم برام جذاب بود که باعث میشد بیخیال همه چیز شروع کنم درس خوندنو
    اما....از هفته اول مهرماه که شروع کردم کم کم فکرایی میومد تو ذهنم که انگاری با من سرلج داشتن
    یعنی من خودم نمیخواستم بیان تو ذهنم ولی میومدن مثلا حدودا 3_4روز به دوستام که قبول شدن فکر میکردم و کلا اصابم داعون میشد تا اینکه یه جوری خودمو قانع کردم که همه قرار نیس یه زمان مشخص به اهدافشون برسن....بعده یه مدت که این فکرا رف یه فکر جدید اومد !که واقعا اگه بخوام اینارو بگم شاید فکر کنین من یه دیوونه روانی ام:/
    من اصلا اصلا خرافاتی نیستم ولی یه شب که اول ماه بود به اسمون نگاه کردم یاده حرف مامانبزرگم افتادم که میگف نباید ب اول ماه نگاه کرد واگه نگاه کردی باید فوری ب اب نگاه کنی وگرنه اون ماه برات بد میشه ...من اومدم که شیر اب رو باز کنم سایه خودمو دیدم وتا 1ماه قشنگ دنبال یه حادثه بودم و فکرم مشغول بود....درحالی که میدونم اینا همه چرت و پرته!!
    من ادم خرافاتی نیستم ولی یه سری افکار میاد تو ذهنم که علی رغم میل باطنیم باید بهشون فکر کنم
    مثلا تاپیک قبلی که گذاشتم(ترس از اینده)حدودا 1هفته هست تو ذهنمه....حتی مجبور شدم به مامانمم بگم ...ولی واقعا اروم نمیشم
    ینی هی میام خودمو قانع کنم هی فکر دیگه میاد
    مثلا میگم عیب نداره هر دختری ممکنه یه رابطه اشتباه تو زندگیش داشته باشه.بعد باز میگم اگه همسر ایندم عکسای اسکرین شات تماس تلفنی رو ببینه چی؟؟؟ درحالی که من اصلا الان به ازدواج فکر نمیکنم و قبلا اینا برام مهم نبود ولی همشون مثه خوره اقتادن به جونم
    انگاری فکرام با من سرلج دارن
    توروخدا کمکم کنین
    موقعیت رفتن به روانپزشک و روانشناس حضوری رو ندارم!!

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42325
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    15
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    اونقد به موضوع تاپیک قبلی فکر میکنم که میخوام سرمو از تنم جدا کنم
    خیلی حالم بده
    میشه اگه تاپیک قبلیمو نخوندین بخونین که بتونین راهنمایی کنین؟
    این روزا اونقد بهش فکر میکنم
    اینکه اگه یه روز اون پسره که باهاش دوست بودم با همسرایندم روبه رو بشه....اینکه اگه شخص اینده زندگیم فکر کنه من بهش خیانت کردم
    همه اینا همش میان تو ذهنم
    به طوری که خیلی سرم درد میگیره و گاهی معده درد میشم
    حتی اهدافم دیگه برام کم ارزش شدن....

  3. بالا | پست 3


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sepideh79 نمایش پست ها
    سلام .فکر کنم دارم دیوونه میشم .;(
    پشت کنکوری هستم .از وقتی که تصمیم گرفتم دوباره واسه هدفم بجنگم همه چیزو خواستم بذارم کنار....یعنی اونقد هدفم برام جذاب بود که باعث میشد بیخیال همه چیز شروع کنم درس خوندنو
    اما....از هفته اول مهرماه که شروع کردم کم کم فکرایی میومد تو ذهنم که انگاری با من سرلج داشتن
    یعنی من خودم نمیخواستم بیان تو ذهنم ولی میومدن مثلا حدودا 3_4روز به دوستام که قبول شدن فکر میکردم و کلا اصابم داعون میشد تا اینکه یه جوری خودمو قانع کردم که همه قرار نیس یه زمان مشخص به اهدافشون برسن....بعده یه مدت که این فکرا رف یه فکر جدید اومد !که واقعا اگه بخوام اینارو بگم شاید فکر کنین من یه دیوونه روانی ام:/
    من اصلا اصلا خرافاتی نیستم ولی یه شب که اول ماه بود به اسمون نگاه کردم یاده حرف مامانبزرگم افتادم که میگف نباید ب اول ماه نگاه کرد واگه نگاه کردی باید فوری ب اب نگاه کنی وگرنه اون ماه برات بد میشه ...من اومدم که شیر اب رو باز کنم سایه خودمو دیدم وتا 1ماه قشنگ دنبال یه حادثه بودم و فکرم مشغول بود....درحالی که میدونم اینا همه چرت و پرته!!
    من ادم خرافاتی نیستم ولی یه سری افکار میاد تو ذهنم که علی رغم میل باطنیم باید بهشون فکر کنم
    مثلا تاپیک قبلی که گذاشتم(ترس از اینده)حدودا 1هفته هست تو ذهنمه....حتی مجبور شدم به مامانمم بگم ...ولی واقعا اروم نمیشم
    ینی هی میام خودمو قانع کنم هی فکر دیگه میاد
    مثلا میگم عیب نداره هر دختری ممکنه یه رابطه اشتباه تو زندگیش داشته باشه.بعد باز میگم اگه همسر ایندم عکسای اسکرین شات تماس تلفنی رو ببینه چی؟؟؟ درحالی که من اصلا الان به ازدواج فکر نمیکنم و قبلا اینا برام مهم نبود ولی همشون مثه خوره اقتادن به جونم
    انگاری فکرام با من سرلج دارن
    توروخدا کمکم کنین
    موقعیت رفتن به روانپزشک و روانشناس حضوری رو ندارم!!

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام قبلا با شما در این باره صحبت کردم وبهتون گفتم چیکار کنید (درمورد دوست پسرتون ) کاری انجام ندادین؟

  4. بالا | پست 4


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط saltanat نمایش پست ها
    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام قبلا با شما در این باره صحبت کردم وبهتون گفتم چیکار کنید (درمورد دوست پسرتون ) کاری انجام ندادین؟
    گفته بودم طبق دوروش میتونید برخورد کنید یا از دوست پسرتون تقاضاکنید عکس هارو پاک کنه یا به همسر آینده توی مراسم خاستگاری بگین یا ترکیب هردو

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42325
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    15
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    اره گفتین بهم
    ولی خب من نمیتونم به اون پسره بگم عکسامو حذف کنه چون نه میخوام باهاش حرف بزنم و هم میترسم لج کنه
    ولی به همسرایندمم بخوام بگم.اینجوری کلا شک تو دلش واسه همیشه نمی افته؟ که هی ازم توضیح بخواد!
    بعدم شما گفتین رابطمون صمیمی نبوده ولی بوده .من میترسم اگه بخوام یه زندگی جدیدو شروع کنم همش اون ادم قبلی زندگیم مانع خوشبختیم و ارامشم بشه;(

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42325
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    15
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    همش با خودم میگم اگه اون پسره اسکرین شات چتامونو/عکسای تماس تصویریو که عکس خودشم پایین صفحه هست رو /تماسای ضبط شده و اینارو داشته باشه و بعدا به دست ادم اینده زندگیم قرار بده چی؟؟؟
    هی براشون توجیه میارم اخرم میرم سر خونه اول

  7. بالا | پست 7


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sepideh79 نمایش پست ها
    اره گفتین بهم
    ولی خب من نمیتونم به اون پسره بگم عکسامو حذف کنه چون نه میخوام باهاش حرف بزنم و هم میترسم لج کنه
    ولی به همسرایندمم بخوام بگم.اینجوری کلا شک تو دلش واسه همیشه نمی افته؟ که هی ازم توضیح بخواد!
    بعدم شما گفتین رابطمون صمیمی نبوده ولی بوده .من میترسم اگه بخوام یه زندگی جدیدو شروع کنم همش اون ادم قبلی زندگیم مانع خوشبختیم و ارامشم بشه;(

    سلام
    مگه آدرس خونه زندگیتونو داره

  8. بالا | پست 8


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sepideh79 نمایش پست ها
    همش با خودم میگم اگه اون پسره اسکرین شات چتامونو/عکسای تماس تصویریو که عکس خودشم پایین صفحه هست رو /تماسای ضبط شده و اینارو داشته باشه و بعدا به دست ادم اینده زندگیم قرار بده چی؟؟؟
    هی براشون توجیه میارم اخرم میرم سر خونه اول
    شما دارین به شک زندگی میکنید وبا شک نمیشه حقیقت آینده رو از بین برد
    اصلا از کجا ‌که شوهرتون با این پسر ملاقات کنه

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42325
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    15
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    نه ادرس دقیق نداره
    مثلا در حد شهر و شاید خیابون و میلان رو بدونه

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42325
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    15
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط saltanat نمایش پست ها
    شما دارین به شک زندگی میکنید وبا شک نمیشه حقیقت آینده رو از بین برد
    اصلا از کجا ‌که شوهرتون با این پسر ملاقات کنه


    یه چیز بگم فکر میکنین دیونه شدم:/
    من با خودم میگم ممکنه اونقد تو کارم معروف بشم که بتونه پیدام کنه
    بخدا این حرفای من نیسِ
    اینا حرفای اون ذهنه درونمه که داره با من لج میکنه تا فقط ذهنمو مشعول کنه

  11. بالا | پست 11


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sepideh79 نمایش پست ها
    یه چیز بگم فکر میکنین دیونه شدم:/
    من با خودم میگم ممکنه اونقد تو کارم معروف بشم که بتونه پیدام کنه
    بخدا این حرفای من نیسِ
    اینا حرفای اون ذهنه درونمه که داره با من لج میکنه تا فقط ذهنمو مشعول کنه

    ببینید برای مشاوره دادن و مشاوره گرفتن باید یک موضوع ویک اتفاق پایه با ماهیت مشخص دربین باشه تابشه اون رو مورد ارزش ها هنجار ها اگرها قرار داد ویه نسخه کلی به دست آورد نتیجه وعمل به آن

    موضوعاتی که شما بیان میکنید پایه اساسی نداره میتونه براساس شرایط فعلی باشه میتونه ناشی از ترس باشه میتونه از جمله پیامد های بلوغ باشه (بلوغ دیر رس ) وبراهمین صبور باشین تادر موقع مناسب به روا نپزشک مراجعه کنید

  12. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42325
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    15
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط saltanat نمایش پست ها
    ببینید برای مشاوره دادن و مشاوره گرفتن باید یک موضوع ویک اتفاق پایه با ماهیت مشخص دربین باشه تابشه اون رو مورد ارزش ها هنجار ها اگرها قرار داد ویه نسخه کلی به دست آورد نتیجه وعمل به آن

    موضوعاتی که شما بیان میکنید پایه اساسی نداره میتونه براساس شرایط فعلی باشه میتونه ناشی از ترس باشه میتونه از جمله پیامد های بلوغ باشه (بلوغ دیر رس ) وبراهمین صبور باشین تادر موقع مناسب به روا نپزشک مراجعه کنید



    نمیدونم خودمم چمه
    به هرحال ممنونم که وقت گذاشتید و کمکم کردین

  13. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    با سلام خدمت شما دوست عزیز
    با توجه به توضیحات شما در این تایپیک و تایپیک قبلی احتمال وجود وسواس وجود دارد در وسواس افکار ناخوشایند تکرار بدون اراده فرد تکرار می شوند. اگر چه فرد می‌فهمد این افکار نامناسب و غیر عادی‌اند، ولیکن قادر به دور کردن آن‌ها نیست. وسواس تا اندازه‌ای در همه افراد وجود دارد و بصورت شک و تردید، عدم قدرت در تمرکز فکری، فراموشی و گاهی هم کم خوابی دیده می‌شود. وسواس یک ایده، فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر یا مضر است که با نوعى احساس اجبار و ناچارى ذهنى و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. بیمار متوجه بیگانه بودن حادثه نسبت‏ به شخصیت‏ خود بوده و از غیر عادى و نابهنجار بودن رفتار خودآگاه است. وسواس می تواند آسیب هایی چون اتلاف وقت،عدم توانایی در تمرکز حواس و ایجاد حواس‌پرتی؛
    ،بازماندن از کارهای اصلی ازجمله تحصیل علم و مطالعه و درس خواندن و به‌دنبال آن افت تحصیلی که برای شما نیز وجود دارد،خسته شدن ذهن و بی‌حوصله شدن فرد برای فکر کردن دربارهٔ موضوعات مهم و اساسیِ زندگی و تحصیلی،
    مشکل در برقرای ارتباط و کاهش کیفیت زندگی و..داشته باشد.
    وسواس می تواند با مشکلات دیگری چون اضطراب ، افسردگی نیز همراه شود .
    بهتر است سعی کنید در اول برای بهبود شرایط روحیتان اقدام کنید چون این موضوع بر عملکرد شما تاثیر زیادی دارد همانطور که در بالا نیز اشاره کردم و در کنار آن می توانید نتایج بهتری نیز نسبت به شرایط درسیتان بدست بیاورید.
    وسواس می تواند در شکل های مختلف برای شما رخ بدهد و ثبات نداشته باشد و نیازی نیست حتما با رفتار خاصی باشد می تواند به صورت وسواس ذهنی رخ بدهد و شما را ساعت ها به خود مشغول کند.برای درمان نیاز به مراجعه حضوری و طی کردن پروسه درمانی می باشد
    درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22247100

  14. کاربران زیر از ravanshenas-therapy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 14


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sepideh79 نمایش پست ها
    نه ادرس دقیق نداره
    مثلا در حد شهر و شاید خیابون و میلان رو بدونه
    اطلاعاتش از محلی که شما هستین محدوده نگران نباشین علی الخصوص که بعد از ازدواجتون شما تشریف میبرین منزل همسر

  16. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42375
    نوشته ها
    13
    تشکـر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    ایشاالله بهتر بشی
    امضای ایشان
    وبمستر شدنم مبارک

  17. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2019
    شماره عضویت
    41621
    نوشته ها
    127
    تشکـر
    110
    تشکر شده 44 بار در 37 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsavakili نمایش پست ها
    ایشاالله بهتر بشی
    احتیاجی به نظر شما واسه بهتر شدنش نداره
    نمیتونی کمک کنی حرف مفت هم نزن
    اولین درس از وبمستری

  18. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sepideh79 نمایش پست ها
    سلام .فکر کنم دارم دیوونه میشم .;(
    پشت کنکوری هستم .از وقتی که تصمیم گرفتم دوباره واسه هدفم بجنگم همه چیزو خواستم بذارم کنار....یعنی اونقد هدفم برام جذاب بود که باعث میشد بیخیال همه چیز شروع کنم درس خوندنو
    اما....از هفته اول مهرماه که شروع کردم کم کم فکرایی میومد تو ذهنم که انگاری با من سرلج داشتن
    یعنی من خودم نمیخواستم بیان تو ذهنم ولی میومدن مثلا حدودا 3_4روز به دوستام که قبول شدن فکر میکردم و کلا اصابم داعون میشد تا اینکه یه جوری خودمو قانع کردم که همه قرار نیس یه زمان مشخص به اهدافشون برسن....بعده یه مدت که این فکرا رف یه فکر جدید اومد !که واقعا اگه بخوام اینارو بگم شاید فکر کنین من یه دیوونه روانی ام:/
    من اصلا اصلا خرافاتی نیستم ولی یه شب که اول ماه بود به اسمون نگاه کردم یاده حرف مامانبزرگم افتادم که میگف نباید ب اول ماه نگاه کرد واگه نگاه کردی باید فوری ب اب نگاه کنی وگرنه اون ماه برات بد میشه ...من اومدم که شیر اب رو باز کنم سایه خودمو دیدم وتا 1ماه قشنگ دنبال یه حادثه بودم و فکرم مشغول بود....درحالی که میدونم اینا همه چرت و پرته!!
    من ادم خرافاتی نیستم ولی یه سری افکار میاد تو ذهنم که علی رغم میل باطنیم باید بهشون فکر کنم
    مثلا تاپیک قبلی که گذاشتم(ترس از اینده)حدودا 1هفته هست تو ذهنمه....حتی مجبور شدم به مامانمم بگم ...ولی واقعا اروم نمیشم
    ینی هی میام خودمو قانع کنم هی فکر دیگه میاد
    مثلا میگم عیب نداره هر دختری ممکنه یه رابطه اشتباه تو زندگیش داشته باشه.بعد باز میگم اگه همسر ایندم عکسای اسکرین شات تماس تلفنی رو ببینه چی؟؟؟ درحالی که من اصلا الان به ازدواج فکر نمیکنم و قبلا اینا برام مهم نبود ولی همشون مثه خوره اقتادن به جونم
    انگاری فکرام با من سرلج دارن
    توروخدا کمکم کنین
    موقعیت رفتن به روانپزشک و روانشناس حضوری رو ندارم!!
    سلام سپیده جان
    اصلا نیازی هم به مراجعه حضوری به روانپزشک یا روانشناس نیست!

    شما فقط یه نکته رو بدونین واستون کافیه اونم اینکه به هرچیزی اعتقاد داشته باشی واست اتفاق میفته

    قدرت تلقین فراتر از حد تصوره و اگه نگاه کردن به چیزی یا روز و عدد خاصی به نظرت نحس باشه دقیقا نحس میشه و احتمال وقوع اتفاقات بد رو بالا میبره

    این انتخاب شخص شماست که به این حرفها باور داشته باشی یا نه!

    اینکه میگین میدونم خرافاته اما بازم ته ذهنتون استرس دارین یعنی که یه مقداری حتی مختصر و جزیی به اونچه از قدیمیها شنیدین باور دارین که اگه باورتون کاملا صفر بود اصلا ذهنتون باهاش درگیر نمیشد

    بنظرم صحیحترین و کمک کننده ترین فکر اینه که همیشه با خودتون بگین چیزی که دلیل علمی و منطقی نداره پس هرگز اتفاق نمیفته
    تاریخ ایران و جهان پر ازین خرافه هاست اما گسترش علم باعث رد این موارد شده
    خیالتون راحت راحت باشه
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  19. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2019
    شماره عضویت
    42492
    نوشته ها
    207
    تشکـر
    16
    تشکر شده 32 بار در 21 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : دیوونه شدم؟؟؟

    تو سن شما این هرج و مرج روحی طبیعیه
    زمان درستش میکنه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ناامید و افسرده ام
    توسط meysam.73 در انجمن افسردگی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 03-19-2017, 07:36 PM
  2. شک به همسرم داره دیوونم میکنه
    توسط azadeh60 در انجمن سایر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 09-05-2015, 12:52 PM
  3. دیوونه خوش شانس
    توسط elham70 در انجمن خارجی
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 06-24-2015, 12:00 PM
  4. دارم دیوونه میشم
    توسط Alisbi در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-15-2014, 11:53 AM
  5. مشکلات من با خانواده و پدرم
    توسط Bi aasab در انجمن روابط والدین و فرزندان
    پاسخ: 24
    آخرين نوشته: 09-25-2014, 09:31 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد